کتابدارانه ها
کتابهای مشکلدار خارج باید گردند!
شنیده های موثق حاکی از آن است که قرار است در یکی از شهرهای یکی از استانهای کشور(س) گروهی جدید با همکاری جمعی از دانشجویان دکترای کتابداری داخله تاسیس شود. البته از ما نشنیده بگیرید.
یک خاطره کتابدارانه بدون سوگیری
این مطالب نقل به مضمون از خاطرات خانم... است که در دوران لیسانس در دانشگاه.... در رشته کتابداری تحصیل میکردند. این مطلب نیز کاملا عاری از سوگرفتگی می باشد. به درخواست ایشان نام استاد و دانشگاه حذف شد. هرچند اگر ایشان هم نمی گفتند بدون سوگرفتگی این کار صورت می گرفت! اما قضیه چیست؟
((يه استادي داشتيم به اسم آقاي ... ليسانس ... خوانده بود. از خويشاوندان نزديك رئيس وقت دانشگاه ...بود. البته از ترم چهارم تو دانشگاه تدريس ميكرد. درس ...ميداد. تا اينكه مدركش را گرفت و دفاع كرد و شد عضو هيات علمي تمام وقت دانشگاه. تمام درسهاي ... ما را به ايشان دادند كه نتيچه اش اين شد كه ما هيچي ... ياد نگرفتيم. بعد از چند وقت شد رئیس كتابخانه مركزي دانشگاه. آنهم بماند كه وقتي اين پست را گرفت. كلاسهاي ما چطور برگزار ميشد. بعد از چند وقت شنيديم كه ايشان ميخواهند بورسيه خارج شوند و بروند دكترا بخوانند. زبانش اصلا خوب نبود. يعني واقعيتش هيچي بلد نبود. قدرت بيان هم نداشت درس بدهد. ولي خب زبان انگليسي اش هم خوب نبود. ميرفت كلاس زبان. تكليفهايش را مياورد سركلاس درس. ما بهش كمك ميكرديم حل ميكرد. باور كنيد راست ميگم. موقع كارورزي تو كتابخانه مركزي ميگفتي بياييد كمكم كنيد. ما اصلا از دستش راضي نبوديم بخاطر تدريس برگه هاي ارزشيابي را كه به ما ميدادند بد پر ميكرديم. همش برايش ميزديم ضعيف. ما هيچي سركلاسهايش ياد نمي گرفتيم. پارتي رئيس دانشگاه و پست رياست كتابخانه مركزي كار خودش را كرد. و الان ايشان بورسيه دانشگاه ... هستند. اصلا هيچ خبري ازش نيست. الان دقيقا سال پنچم هست. كه اونجاست. با خرج دولت با زن وبچه رفته... مثلا داره دكترا ميخونه...))
و بازهم درباره خبرگزاری کتابداری ایران
متن اصلی در وبلاگ گروهی کتابداران.